عناوین این صفحه
-
پرسپولیس قید آل کثیر را میزند؟
-
دربی استقلالیهای خوزستان
-
این تیم در ایران و آسیا شکستناپذیر است
-
برخی مسئولان فدراسیون حتی نمیتوانند الفبای انگلیسی را بنویسند!
-
کمی دورتر از فضای تأسف برای سلبریتیهای دنیای بت
-
هیولای شرطبندی پشت دروازه فوتبال ایران
-
مســی بایــد بـرود
-
ساکت، سرمربی تراکتور روی سکو
-
تیشـــــرت می دادند، از خدمه هتل یخ میگرفتند!
-
محرومیت رشید مظاهری فعلاً اعمال نمیشود
-
رونمایی جدید از جام جهانی قدیمی
-
رضا علیپور: موفقیت راه دومی ندارد
-
فکری:من را با استراماچونی مقایسه نکنید
-
یک سال بعد از استرا؛ جفت پوچ!
-
اصلاح و پوزش
-
این روزها همه بت میزنند شما چطور؟
-
سپاهان حالا حالاها کار دارد
-
فوتبال ایران؛ آلوده به شرطبندی
-
دراستقلال هیچ دودستگی وجود ندارد
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
نظر شما در خصوص طراحی سایت جدید ایران ورزشی چیست؟
- عالی
- خوب
- متوسط
- ضعیف
شماره : 6646 /
۱۳۹۹ پنج شنبه ۲۰ آذر
جواب AFC به CAS پنج روز قبل از فینال!
پرسپولیس قید آل کثیر را میزند؟
بعد از اینکه باشگاه پرسپولیس لایحهای برای دادگاه عالی ورزش فرستاد و از آنها درخواست کرد تا محرومیت عیسی آلکثیر را موقتاً تعلیق کنند حالا این دادگاه ضمن اینکه به باشگاه اعلام کرده لایحه به دستشان رسیده از ای اف سی خواسته تا 24 آذر دفاعیه خود را در خصوص رأیی که دادهاند مطرح کند.
با توجه به تاریخی که اعلام شده به نظر میرسد حتی اگر پروسه این کار خیلی زود پیش برود و با وجود شانس اندک پرسپولیس، دادگاه عالی ورزش موقتا رأی عیسی را تعلیق کند زمان زیادی برای او تا فینال نخواهد ماند و در خوشبینانهترین حالت سه چهار روز قبل از بازی فینال حکم بخشش عیسی صادر خواهد شد.
این مسأله از دو جهت حضور آلکثیر در فینال آسیا را بسیار دشوار و تا حدودی غیرممکن خواهد کرد چرا که اولاً این بازیکن بیش از 70 روز با تیم تمرین نکرده و در شرایط مسابقه نیست و طبیعتاً با دو سه روز تمرین نمیتواند برای چنین مسابقه مهمی آماده شود ضمن اینکه در صورت لغو محرومیت این بازیکن باید خیلی سریع خودش را به قطر برساند، تست کرونا بدهد و مدتی هم در قرنطینه باشد تا جواب تستش بیاید و بتواند در جمع همبازیانش باشد و تمرین کند.
در حالی که مدیرعامل باشگاه پرسپولیس مدام از امیدواری باشگاه برای موفقیت در این پرونده حرف میزند با این شرایط عملاً احتمال حضور آلکثیر در بازی فینال به صفر نزدیک است و کادر فنی پرسپولیس هم قید استفاده از این بازیکن را به طور کامل زده اما اگر این اتفاق بیفتد و عیسی موقتاً بخشیده شود میتواند کنار تیم باشد و به لحاظ روانی تأثیر مثبتی روی همتیمیهایش بگذارد. در عین حال آلکثیر در صورت لغو محرومیت میتواند در بازیهای لیگ برتر دست یحیی را بگیرد و در حالی که خط حمله تیم با مشکل گلزن مواجه است در ادامه لیگ به تیمش کمک کند.
هفته چهارم لیگ یک
دربی استقلالیهای خوزستان
هفته چهارم لیگ یک امروز با بازیهای جذاب در شهرهای مختلف دنبال میشود. در این هفته شاهد دربی استقلالیهای خوزستان خواهیم بود. استقلال ملاثانی که بهعنوان تیم تازهوارد لیگ یکی، شروع خوبی داشت و از ۳ بازی گذشته خود ۵ امتیاز کسب کرد، میزبان استقلال خوزستان است؛ میزبان تیمی که ۷ امتیازی است و در رده سوم جدول قرار دارد. استقلال خوزستان این فصل یکی از مدعیان صعود به لیگ برتر به حساب میآید که باید دید در مقابل همنام خود میتواند به پیروزی برسد و ۱۰ امتیازی شود یا نه.
در دیگر بازی مهم این هفته، خوشهطلایی ساوه و هوادار مقابل هم قرار میگیرند. تقابل سهراب بختیاریزاده و رضا عنایتی بهعنوان سرمربیان خوشهطلایی و هوادار میتواند جذاب باشد.
هوادار از ابتدای رقابتها خود را بهعنوان یک مدعی اصلی نشان داد و الان با ۷ امتیاز در رده دوم قرار دارد، اما خوشهطلایی بدشانسی آورد و با یک امتیاز در رده هفدهم جای گرفته است. مس کرمان که در رده چهارم جدول ایستاده، امروز میزبان فجرسپاسی شیراز است.
فجریها اگرچه با دستیاران داود مهابادی کار خود را دنبال میکنند اما تا الان بد نتیجه نگرفتهاند. ملوان که هفته گذشته برد مهم و ارزشمندی برابر رایکا به دست آورد، این هفته از آرمانگهر سیرجان پذیرایی خواهد کرد.
رایکا هم که با نادر دستنشان بهدنبال روزهای بهتر است، امروز باید مقابل قشقایی شیراز به میدان برود. بادران با سرمربیگری محسن عاشوری این هفته میزبان شهرداری آستاراست که روزبهروز بهتر میشود.
چوکای تالش دیگر تیم تازهوارد لیگ یک محسوب میشود که بر خلاف دو تیم دیگر تا الان چندان موفق نبوده و با یک امتیاز در قعر جدول قرار دارد. چوکا که هفته گذشته اعلام کرد هادی شکوری را کنار گذاشته، این هفته با شرایطی مبهم و بدون اینکه سرمربی جدید خود را انتخاب کند، باید میزبان گلریحان البرز باشد؛ میزبان تیمی که قصد دارد شکست هفته قبل خود مقابل پارسجنوبی جم را جبران کند.
شاهین بوشهر با وجود اینکه شرایط خوبی ندارد و کارش را دیر شروع کرد اما هفته گذشته توانست اولین پیروزی خود را به دست بیاورد. این تیم حالا راهی ارومیه شده تا مقابل نود یک برد دیگر کسب کند.
مهمترین بازی این هفته هم به جدال سرخابیها برمیگردد؛ جایی که پارسجنوبی جم و خیبر خرمآباد باید مقابل هم قرار بگیرند. پارسجنوبی که هر ۳ بازی گذشته خود را با برد پشت سر گذاشته و با اقتدار در صدر جدول ایستاده، این هفته میزبان خیبر خرمآباد است. رویارویی محمد نصرتی، مدافع سابق پرسپولیس و امید روانخواه، بازیکن پیشین استقلال که حالا سرمربیان پارس و خیبر هستند، میتواند جذابیتهای خاصی داشته باشد.
علیپور: اینیستا هم مثل ژاوی حریف پرسپولیس نمیشود
این تیم در ایران و آسیا شکستناپذیر است
مصاحبه
ناصرقراگزلو
علی علیپور بازیکن تیم ماریتیمو پرتغال از تغییرات بزرگ در تیم باشگاهیاش حرف میزند. او با وجود بازی در اروپا هنوز هم نتوانسته تیم سابقش را فراموش کند به همین دلیل در خصوص شرایط پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا و کار سخت سرخپوشان میگوید. او در بین صحبتهایش به این موضوع اشاره میکند که شرقیها هم مثل غرب آسیاییها حریف پرسپولیس نمیشوند.
علی چه خبر، در تیمتان هم که تغییرات بزرگی رخ داد.
بله باشگاه ما با نظر مدیرعامل و بقیه اعضای هیأت مدیره ماریتیمو تصمیم گرفتند سرمربی برزیلی تیممان را تغییر بدهند به همین دلیل یک مربی پرتغالی را به جای سرمربیمان استخدام کردند تا با این مربی نتایج بهتری بگیریم.
عملکرد فنی مربی قبلیتان خوب نبود؟
بله به هر حال مسئولان باشگاه توقع بیشتری از سرمربی تیممان داشتند و ایشان نتوانست انتظارات را برآورده سازد و نتایج دلخواه باشگاه را بگیرد به همین دلیل سرمربی جدیدی در رأس کادر فنی ماریتیمو قرار گرفت.
شاید این تصمیم یکجورهایی به سود تو هم باشد.
مربی قبلی تیممان هم به من اعتماد کامل داشت اما از آنجا که من دیر به تیم ملحق شدم و تمرینات پیش فصل را از دست دادم طبیعی بود که شانسم کمتر باشد ضمن اینکه بقیه مهاجمان تیممان هم بد کار نکردند به همین دلیل این طبیعی است که فعلاً خیلی بازی نکنم.
پس اگر شرایط اینطوری پیش برود که متضرر میشوی!
فوتبال حرفهای قوانین خاص خودش را دارد. من بازیکن هم به تبعیت از این موضوع فقط باید خیلی خوب در تمرینات ظاهر شوم و در دقایقی که به میدان میروم بیشترین تلاش و کوشش را انجام دهم که نظر سرمربیمان را جلب کنم؛ کاری که حتماً در نظر من بیشتر از هر موضوع دیگری قرار دارد و انشاءالله فکر میکنم آن زمان هم خیلی طول نخواهد کشید و من خودم را به سرمربی جدیدمان اثبات خواهم کرد.
یعنی امیدوار باشیم که علی علیپور تبدیل به مهاجم ثابت ماریتیمو شود.
چرا که نه، اصلاً اگر تواناییهای فنی خودم را باور نداشتم چالش بازی در اروپا را برای خودم انتخاب نمیکردم. خدا را شکر همیشه یاد گرفتهام با صبر و زحمت زیاد حق خودم را بگیرم و انشاءالله در تیم ماریتیمو هم تبدیل به مهاجم ثابت تیممان خواهم شد.
فکر میکنی مربی جدیدتان در کارش موفق شود؟
حتماً باشگاه مربی را با مطالعه کافی استخدام کرده و ما بازیکنان هم تلاش خواهیم کرد که زودتر با تفکرات و موارد فنی و خواستههای ایشان هماهنگ شویم و افکار و نظرات تاکتیکی سرمربی جدید را در زمین پیاده کنیم.
انتظارات از تیمتان کسب چه ردهای است؟
ماریتیمو تیم مطرحی در پرتغال محسوب میشود و ما هم حتماً بیشتر تلاش میکنیم تا نتایج بهتری بگیریم و جایگاه و شرایط تیممان را در جدول ارتقا بدهیم و خواستههای باشگاه و هواداران را محقق سازیم.
از تیمتان جدا شده و به پرسپولیس تیم سابقت برگردیم. قرعهکشی شرقیها انجام شد و دو تیم ژاپنی و چینی حریفان دو تیم کرهای شدهاند. با این وجود فکر میکنی کدامیک از این تیمها شانس بیشتری برای صعود و رسیدن به فینال دارند؟
هر چهار تیم هم حریف خوبی هستند که به این مرحله رسیدهاند اما شاید تیمهای چینی و ژاپنی از شانس بیشتری برای رسیدن به فینال برخوردار باشند.
تیم ژاپنی با اینیستا در صورت رسیدن به فینال برای پرسپولیس خطرناک نیست؟
ویسل کوبه با اینیستا تیم خوبی است اما فراموش نکنید پرسپولیس مقابل تیم السد یعنی تیم ژاوی چه نمایش خوبی ارائه داد و با قدرت از سد تیم السد با آن امکانات و با وجود میزبانی و کلی هزینهای که انجام داده بودند گذشت. به همین دلیل معتقدم اینیستا هم مانند ژاوی با تیمش حریف پرسپولیس و عزم این تیم برای قهرمانی نمیشود.
اما سبک و سیاق شرقیها و تاکتیکهایشان کلی با تیمهای غربی توفیر دارد.
بله اینکه هست. سرعت بازیها و انتقال توپ نزد بازیکنان تیمهای شرق آسیایی بیشتر است اما به نظرم تیمهای شرقی قویتر از تیمهای خیلی قوی مانند پاختاکور و السد و النصر نیستند که ما بخواهیم از آنها واهمه داشته باشیم. پرسپولیس تیمی است که در ایران چهار قهرمانی متوالی کسب کرده و دو بار هم به فینال در چند سال اخیر رسیده است بنابراین حتی نام پرسپولیس هم وحشت را بر حریفان مستولی میسازد. من فکر میکنم پرسپولیسی که در ایران و آسیا در این فصل خودش را شکستناپذیر نشان داده باز هم میتواند به تاریخسازی خودش ادامه دهد و انشاءالله با قهرمانی آسیا همه موفقیتهای بزرگ و دست نیافتنی چند سال اخیرش را کامل کند. تکههای پازل قهرمانی در پرسپولیس جمع است و همه ایران خصوصاً هواداران پرسپولیس مشتاقانه منتظر قهرمانی تیم پرسپولیس و تحقق قهرمانی تیم محبوبشان در آسیا هستند.
اما بازیکنان تأثیرگذاری مثل عیسی آلکثیر، وحید امیری و پهلوان نیستند و یکسری کمبودهای دیگر در پرسپولیس به چشم میخورد !
در مورد عیسی که واقعاً در مرحله قبلی آسیا خوب کار کرد خبرهای امیدوارکنندهای شنیدم که امیدوارم برای فینال محقق شود اما هر چه باشد پرسپولیس تیمی است که نشان داده بردها و موفقیتهایش بیشتر از هر چیزی به قدرت تیمیاش وابسته است. از همین رو فکر میکنم پرسپولیس به معنای واقعی یک تیم است و هر بازیکنی که در قالب تیم پرسپولیس قرار گرفته و بازی میکند بهترین نمایش ممکن را ارائه میدهد. به همین خاطر من خیلی به پرسپولیس امیدوارم.
در لیگ برتر، سوپر جام و جام حذفی چقدر میتوان به قهرمانی پرسپولیس امیدوار بود؟
پرسپولیس همه این جامها را در چند سال اخیر فتح کرده و روحیه بازیکنان و کادر فنی پرسپولیس که انصافاً جزو بهترینهای ایران و آسیا هستند روحیه قهرمانی است بنابراین حتی پنجمین قهرمانی متوالی و کسب جامهای دیگر برای پرسپولیس اصلاً رویا محسوب نمیشود اما فعلاً اولویت اصلی و مأموریت اصلی سرخپوشان قهرمانی آسیاست و من فکر میکنم انشاءالله بعد از قهرمانی آسیا بهتر میتوان راجع به این موارد حرف زد.
ذوالفقارنسب: شوکر کارآمدی دایی را ندارد اما رئیس است
برخی مسئولان فدراسیون حتی نمیتوانند الفبای انگلیسی را بنویسند!
عمداً نمیگذارند رأی بدهیم
امیر اسدی @amir_asadi62
تغییرات در اساسنامه فدراسیون فوتبال، انتخابات آتی و همچنین بحثها و شایعههایی که در این مورد وجود دارد، همه و همه دست به دست هم داده تا جو عجیبی اطراف این فدراسیون تشکیل شود. کاندیداها در حال فعالیت انتخاباتی هستند و هر یک سعی دارند بعد از رایزنی با اعضای مجمع بتوانند آرای آنها را به خود اختصاص بدهند. در این بین اما کانون مربیان فوتبال ایران حق رأی ندارد و همین مسأله ناراحتی و عصبانیت بیژن ذوالفقارنسب، رئیس کانون را به همراه دارد. ذوالفقارنسب که جزو افراد موجه و تحصیلکرده فوتبال ایران محسوب میشود، در گفت و گو با ایران ورزشی به انتقاد از این تصمیم میپردازد و معتقد است نماینده کانون میتواند به اندازه 10 عضو مجمع تأثیرگذار باشد.
میخواهیم درباره انتخابات فدراسیون فوتبال، تغییر اساسنامه و قوانینی که به تازگی تأیید شده صحبت کنید. با توجه به شرایط فعلی آیا میتوانیم به تغییرات اصولی و حضور افرادی جدید در رأس امور فدراسیون خوشبین باشیم؟
ببینید مهم نظر افرادی است که به هر دلیلی در قبال اعضای فدراسیون و آنهایی که سر کار بودند و یا الان هستند، به گونهای عمل کردند تا تمام ارکان را تحت سلطه خودشان در بیاورند. البته هر جا که نیاز به نظر جامعه ورزش باشد، آنقدر افراد تحصیلکرده وجود دارند که بتوانند نظر بدهند و وقایع را به بهترین شکل پیش ببرند. طی سالهای اخیر و به دلیل توسعه دانشکدههای تربیت بدنی در سطح کشور، تعداد تحصیلکردهها بیشتر شده و افراد خبره ورزشی حضور در دانشگاه را نیز تجربه کردهاند. شاید تجربه یا سابقهای نداشته باشند اما میتوانند نظر بدهند و از خیلیهای دیگر بهتر عمل کنند.
منظورتان از خیلیهای دیگر مسئولان فعلی یا سابق فدراسیون است؟
متأسفانه کارمندان سابق سازمان تربیت بدنی به فدراسیون رسیدهاند و افراد موجه و تحصیلکرده جایی در تشکیلات ندارند. آنها در فدراسیون فوتبال گروه تشکیل دادهاند و خط و مرز هم تعیین میکنند. همینها مانع حضور افراد واجد شرایط، واجد صلاحیت و تحصیلکرده میشوند. با حضور این افراد، آنهایی که توانایی دارند نمیتوانند به فدراسیون فوتبال راه پیدا کنند.
یعنی باند تشکیل دادهاند تا خودشان بمانند؟
به مرور زمان باند هم تشکیل دادهاند و با توجه به منافعی که در اساسنامه دارند- منافع حتماً مالی نیست و میتواند اجتماعی و ورزشی هم باشد – کاملاً مانع حضور افراد باتجربه و به قول فوتبالیهای قدیم استخوان خردکرده شدهاند. عملاً دو سه دوره است که چنین شرایطی را میبینیم و کاری هم نمیشود انجام داد.
البته قوانین را تا حدودی تغییر دادهاند. به عنوان مثال 10 سال تجربه مدیریت یا تأیید 10 نفر را حذف کردهاند.
آن قانون تأیید دیگر یک قانون تابلو و عجیب در سطح بینالمللی بود. یک قانون سخت، پیچیده و عجیب. آن قانون را عوض کردند و البته تجربه 10 سال مدیریت را برداشتند. میشل پلاتینی تنها چند سال بعد از پایان فوتبال خود مدیر شد و یا داور شوکر در کرواسی چند سالی است که ریاست فدراسیون فوتبال این کشور را بر عهده دارد و هنوز هم فعالیت میکند. شوکر البته هیچگاه کارآمدی و سابقه علی دایی را نداشته اما رئیس فدراسیون فوتبال کرواسی است. دایی جدا از تجاربی که در فوتبال بینالمللی دارد به چند زبان هم مسلط است. واقعاً نمیدانم اینها چه میخواهند و یک مدیر دیگر باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟ توهین نمیکنم اما افرادی که طی این سالها در فدراسیون کار کردهاند حتی الفبای انگلیسی را نمیتوانند بنویسند. این افراد بر اساس عدم مدیریت توانمند در سطح کلان ورزش انتخاب شدهاند و خود آنها هم صلاحیت و وجاهت لازم را نداشته و ندارند.
با این اوضاع نباید انتظار بهبود این وضعیت را داشته باشیم؟
تا این مسائل حل نشود نباید توقع داشته باشیم انتخابات سالمی برگزار شود. به نظر من مدیران یا افرادی باید وارد عرصه شوند که نیاز مالی هم نداشته باشند. تا این افراد که البته باید خبره مدیریت ورزشی هم باشند نیایند و به فدراسیون راه پیدا نکنند، اوضاع به همین منوال پیش خواهد رفت و من از این بابت بسیار متأسف هستم.
یعنی شما معتقدید یکی مثل علی دایی میتواند رئیس فدراسیون فوتبال شود؟
من حرفهایم را درباره دایی زدم اما کسی نمیتواند بگوید جایگاهی مثل فدراسیون فوتبال متکی به یک فرد است. ضمن اینکه انتخابات فدراسیون فوتبال یک ایراد اساسی دیگر هم دارد.
چه ایرادی؟
در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال متأسفانه مجمع را کوچک نگه داشته و آرای جمعیتی در حدود 60، 70 نفر نمیتواند برگرفته از عقاید کل افراد باشد. در اروپا انتخابات را با حدود 170 یا 180 نفر برگزار میکنند. در بین این 180 نفر حتماً 20 تا 30 نفر آدم آگاه هم هستند که میتوانند نظرات منطقی خود را به دیگران منتقل کنند. شما گفتید علی دایی اما چندین فرد دیگر هم داریم که تفکرات خوب دارند و میتوانند به مدیرانی توانمند تبدیل شوند. تعداد نفرات حاضر در مجمع کم است و متأسفانه خیلی از آنها متعلق به ارگانهای معمولی هستند. به عنوان نمونه نمایندگان آموزش و پرورش، ارتش و حتی وزارت کار هم حق رأی دارند. من معتقدم هر چه تعداد نفرات بیشتر شود، بهتر میتوان انتخابات را برگزار کرد. ما مجمع را محدود و ناشناخته نگه داشتهایم و اعضای هیاترئیسه هم توان لازم را ندارند. آنها باید بتوانند در مجلس و دولت رفت و آمد کنند که این کار را انجام نمیدهند.
البته درباره اعضای هیاترئیسه که بحث و انتقاد فراوان است و نمونهاش را در قرارداد مارک ویلموتس هم مشاهده کردیم.
دقیقاً همینطور است. الان یک عده هستند که مینشینند و در مورد مباحثی سخیف و کوچک بحث میکنند. با این شرایط نتیجه میگیریم که فوتبالمان پیشرفت نخواهد کرد. به جای این اعضا، افراد تحصیلکرده ورزشی به دلیل شناخت و ارتباط شان میتوانند فدراسیون فوتبال را قویتر کنند. وقتی آقایان هشت سال در فدراسیون حکومت میکنند و هشت سال مدیریت ضعیفی اجرا میشود، چه توقعی داریم که فوتبال ارتقا پیدا کند؟ باید فرصت بدهیم به فوتبالیستهای باسابقهای که در دانشگاه هم تحصیل کرده یا میکنند. باید اینها را میدان بیاورند، نه اینکه در اتاق در بسته بنشینند و تصمیمات پیچیده بگیرند. من متأسفم از عملکرد فدراسیون فوتبال در سالها و دورههای قبل و نمیدانم دیگر باید چه حرفی درباره آنها به زبان بیاورم.
هیچگاه شده که خودتان تصمیم بگیرید به عنوان گزینه ریاست وارد انتخابات شوید؟
مگر اجازه میدهند کسی ورود کند؟
اما الان میشود ثبت نام کرد.
الان گروههای مختلف کار خودشان را انجام میدهند تا گزینه مورد نظر روی کار بیاید. من 10 سال است ریاست کانون مربیان را بر عهده دارم. به نظرم نماینده کانون میتواند حتی از 10 عضو فعلی مجمع هم مؤثرتر باشد اما یک گروه خاص و ویژه عمداً از حضور نماینده پنج شش هزار مربی تحصیلکرده در انتخابات مجمع و دادن رأی جلوگیری میکنند.
واقعاً؟ مگر کانون مربیان یک رأی ندارد؟
نه، متأسفانه نه. میگویند کانون صلاحیت ندارد اما من نمیدانم چه کسی باید ما را تأیید کند. تمام مربیان عضو کانون مدرک مربیگری ای اف سی و فدراسیون فوتبال را دارند. در عجبم که نماینده یا نمایندههای این مربیان نمیتواند در مجمع حضور داشته باشد. الان ما 10 سال است صحبت میکنیم اما فکر میکنند اگر نماینده ما آنجا برود برای تعدادی از اعضا و گزینهها مشکل ایجاد میکند. ما شرافت خودمان را به مجمع میآوریم، نه باندباز هستیم و نه سوابق منفی داریم. الان دو دوره است که مدیر کانون مربیان هستم. این هم از خوششانسی من یا هر چیز دیگری است که نام رئیس کانون بیژن ذوالفقارنسب است. من اما نمیتوانم در مجمع حاضر باشم و در انتخاب رئیس فدراسیون فوتبال شرکت کنم. جالب نیست؟
در تمام دنیا همینطور است؟ آیا کانون مربیان یا همان اتحادیه مربیان حق رأی دارد؟
شما میتوانید در اساسنامه کشورهای اروپایی مثل آلمان و فرانسه جست و جو کنید و ببینید نمایندههای کانون مربیان که در انتخابات شرکت میکنند چند نفر هستند. چرا در ایران یک نفر از کانون هم نمیتواند رأی بدهد؟ بارها درخواست دادیم اما مدام میگویند نه. الان هم که میبینیم سرمربی تیم ملی را به عنوان نماینده مربیان انتخاب کردهاند تا در مجمع شرکت کند و رأی بدهد. حالا که او خارجی است، دستیارش میتواند رأی بدهد. درست مانند زمان مربیگری کارلوس کیروش که دستیار او در مجمع شرکت میکرد.
یعنی معتقدید عمدی در کار است؟
من که میگویم عمدی است. اینها اساسنامه فیفا را رعایت نکردهاند. اساسنامه فیفا میگوید نماینده مربیان باید شخص برگزیده کانون یا اتحادیه مربیان باشد. قطر، امارات و تمام کشورهای اروپایی نیز این موضوع را رعایت میکنند. متأسفانه تعداد اعضای مجمع محدود است و ما هم جایی در فدراسیون فوتبال نداریم. فدراسیون ما درست مانند بخش خصوصی است که فقط منافع خودشان را در نظر میگیرند و به بقیه کاری ندارند.
در این زمینه اعتراض هم کردهاید؟
اعتراض به جایی نمیرسد. وزارت میگوید حق با شما است اما وقتی آنجا میروند و دور یک میز مینشینند اصلاً بحثش را هم مطرح نمیکنند.
پس خیلی به بهبود وضعیت فوتبال ایران امیدوار نباشیم؟
من دوست دارم حرفهای امیدوارکننده بزنم اما واقعاً نمیشود. البته اگر همین اعضای مجمع بر اساس منطق، معادلات بینالمللی، اصول و عرف ورزشی کار کنند، کشور ما آنقدر استعداد و انرژی مثبت دارد که بتواند در آسیا حرفی برای گفتن داشته باشد. اما میبینیم که میروند و اساسنامه کویت را کپی میکنند و برای فیفا میفرستند. این برای جامعه فوتبال ما مایه تأسف است. ما سالها در آسیا پیشگام بودیم و حرف اول را میزدیم اما حالا باید این کار سخیف را انجام بدهیم. کره، چین و ژاپن مربیان باتجربه اروپایی استخدام کردند اما ما چه فرقی با دو سه دهه قبل کردهایم؟ الان دیگر تفکرات 30 سال قبل جواب نمیدهد اما ما همچنان دوست داریم از سنت استفاده کنیم و نتیجه همین میشود که مشاهده میکنیم.
نگاهی به دیروز و امروز شرطبندی فوتبال
کمی دورتر از فضای تأسف برای سلبریتیهای دنیای بت
یادداشت
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
شاید توئیتها و کامنتهای حاوی تأسف برای بدنامی سلبریتیهایی که سایتهای بت را تبلیغ میکنند، کافی به نظر برسد اما واقعیت این است که کمی دورتر از این فضا، جریانی به نام شرطبندی و قمار رایج است و خیل کسانی که زندگیشان درگیر این ماجراست، با تأسف احتمالی ما برای سلبریتیها چندان تغییری در جریان زندگی آنها ایجاد نمیشود. باید مواظب زندگیهای کوچک اطرافیان بود، شاید به فکر یک دوست که هر کدام از ما میتوانیم داشته باشیم و با اعتیاد به قمار فوتبال هر بار تکهای از زندگیاش را گم میکند.
شرطبندی فوتبال، درآمدهای نجومی که میتواند برای فوتبال بسازد و فساد بیشترش در حالتی که بساطش مخفیانه پهن است، معمای فوتبال ایران است. این معما با اعلام پی در پی ممنوعیت و هشدارهای پلیسی حل نمیشود و گرایش به آن قابل انکار نیست. شاید روزی روزگاری مثل ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاهها درباره این موضوع هم در فوتبال ایران بحثهایی مطرح شود.
فوتبال ایران از حجم وسیع معاملات در سایتهای شرطبندی بیبهره است. باشگاهها نمایشی را میسازند که سایتهای شرطبندی به واسطه همان، هیجان برای قمار تولید میکنند اما سهم فوتبال ایران از این گردش مالی صفر است. قمار فوتبال در ایران منع قانونی دارد و بعید است فوتبال ایران بتواند مثل ورزش اسبدوانی وارد این بازار مالی شود اما فوتبال ایران از فساد در شرطبندی بیبهره نیست. بارها و بارها اخباری درباره تأثیر شرطبندی در فوتبال ایران مثل بمب منفجر شده اما هرگز درباره این موضوع احکامی روشن صادر نشدهاند.
حتماً تصاویری را به یاد میآورید که بارها در شبکههای اجتماعی پربازدید شده، تصاویری از گل خوردن تعمدی در لیگهای سطح پایین ایران و حتی لیگهای پایه که میتوان شرطبندی را درباره آنها حدس زد اما اگر منتظر هستید که درباره این اتفاقات جدی و مصمم تحقیق کنند، انتظار بیهودهای دارید.
واقعیت این است که بخشی از چرخ اقتصاد فوتبال جهان با شرطبندی میچرخد. مثالش اینکه حدود نیمی از تیمهای لیگ برتر انگلیس با اسپانسرهای بنگاههای شرطبندی قرارداد دارند. فقط کافی است چند خبر درباره رابطه بنگاههای شرطبندی و فوتبال بخوانید تا از اهمیت پولسازی این بنگاهها برای فوتبال اروپا مطلع شوید.
شرطبندی فوتبال در ایران ریشههای قدیمی دارد. زیر ساعت امجدیه از دیرباز پاتوق شرطبندها بود. بازیکنان و مربیان فوتبال آنها را میشناختند. عدهای از شرطبندها طرفداران قدیمی فوتبال بودند که ارتباطات سنتی با چهرههای فوتبال داشتند. پرشمار هم نبودند. جمعی کوچک که حشمت مهاجرانی یک بار برای تعریف وضعیتشان از واژه پاکباخته استفاده کرده بود.
اگر از سه دهه پیش بحث شرطبندی فوتبال را شروع کنیم، با تکه کاغذهایی به نام توتو مواجه میشویم. تا سالهای اخیر که آن تکه کاغذها به سایتهای شرطبندی برای مخاطبان این بازی تبدیل شده است. مثل تبدیل رسانههای کاغذی به رسانههای مجازی. بازی همان است، شکل اجرایش از روی کاغذ به سایتها و اپلیکیشنها آمد. توتو به یک بازی محلی در شهرهای کوچک تبدیل شده بود. با پدیدهای که شبکه گسترده محلی پیدا کرده بود، به آسانی نمیشد مقابله کرد.
در شکل سنتی شرطبندی فوتبال، از آنها که زیر ساعت امجدیه مینشستند تا توتو، بیشک ردپای فساد در فوتبال هم وجود داشت. آنها چه بسا بارها توانسته بودند در اتفاقات بازی نقش داشته باشند و بازیکن یا حتی مربی را همراه خود کنند. گرایش به شرطبندی در سالهای دور هم در برخی چهرههای تأثیرگذار فوتبال وجود داشت و روایتهای سینه به سینه و دقیقی از شرطبندی چهرههای بزرگ وجود دارد.
اما گسترش شرطبندی در سالهای اخیر با سایتهای شرطبندی رخ داده، سایتهایی که قمار فوتبال در ایران را به دوران تازهای کشانده است. قشر جوان و حتی نوجوان دسترسی و تبحر بیشتری در این کار پیدا کردهاند و شرطبندی به یک تفریح دائمی و اعتیاد تبدیل شده. انکار اینکه این پدیده گسترش یافته چیزی را عوض نمیکند و به رغم ممنوعیت قانونی شرطبندی فوتبال در ایران، جلوگیری از گسترش سایتهای شرطبندی آسان نیست. سلبریتیها با اشتهار خود رغبت بیشتری برای مخاطب ایجاد میکنند و به رغم واکنش منفی هواداران به تبلیغ این سایتها تن میدهند، نکتهای که نشان میدهد حجم گردش مالی چشمگیر است.
درباره پدیدهای که کسی دوست ندارد از آن حرف بزند
هیولای شرطبندی پشت دروازه فوتبال ایران
گزارش
علی مغانی
اسمش را هرچه دوست دارید بگذارید؛ «مسابقه»، «پیشبینی» یا «بت». در اصل قضیه هیچ تغییری ایجاد نمیشود؛ شرطبندی مهمترین پدیدهای است که این روزها با فوتبال ایران درآمیخته شده. این نکتهای است که کمتر مقام مسئولی دوست دارد به آن اشاره کند اما هرچقدر هم بخواهیم آن را نادیده بگیریم، نمیشود!
پدیده شرطبندی در فوتبال، متعلق به امروز و دیروز نیست و لااقل در فوتبال ایران، سابقهای به قدمت 6 دهه دارد اما آنچه در یکی دو سال اخیر رخ داده، اتفاقی حیرتانگیز است. در فوتبالی که گردش مالی آن به زحمت به عدد هزار میلیارد تومان در سال میرسد، سایتهای شرطبندی تجارت پنهانی چند هزار میلیارد تومانی پایهگذاری کردهاند. حالا با اطمینان میتوان تخمین زد جمیعتی از ایرانیان که با شرطبندی درگیر هستند، میلیونی شده و اساساً بخشی از اقبال فوتبال در ایران، با هزاران هزار جوانی که احساس میکنند توانایی ویژهای در فهم فوتبال و تحلیل نتایج آن دارند، تعریف میشود. مسأله ساده است؛ «پای پول در میان است». در روزگاری که پول، جایگاه اجتماعی را ارتقا میدهد، دریچههای تازهای به زندگی انسانها باز میکند و «پولدار شدن» با «موفقیت» مترادف شده و در جامعهای که «بی دردسر پولدار شدن» تبدیل به ارزش شده، چه مسیری سادهتر از شرطبندی در فوتبال؟ فقط کافی است برد و باخت چند تیم را درست پیشبینی کنی و بعد از چند ساعت، دهها برابر سرمایه اولیه، سود کنی! اگر فلان تیم گل نزند، اگر آن یکی بیشتر گل بزند، اگر تعداد کرنرها یک رقمی باشد و... به ظاهر آسان است و قابل تحقق.
جوانی که بخش قابل توجهی از عمرش را به تماشای مسابقات و پیگیری اخبار گذرانده، احساس میکند باید از «دانش» و اندوختهاش، استفاده کند. فقط کافی است کمی خوششانس باشد و آن وقت، درهای موفقیت به روی او باز میشود اما این نگاه به شدت خوشبینانه، در اکثر اوقات به بنبست ختم میشود. واقعیت آن است که بردن یکی، الزاماً به معنی باخت دیگری است و در فرآیند تکراری «بردن و باختن» این صاحبان سایتهای شرطبندی هستند که برنده واقعی هستند. همانها که درصد به ظاهر ناچیزی در هر معامله، به عنوان کارمزد دریافت میکنند ولی جمع همین کارمزدهای ناچیز، عددی سرسامآور است.
در واقع، سایتهای شرطبندی در یک تجارت مطلقاً بدون ریسک سرمایهگذاری میکنند و از آنجا که به طور غیرقانونی فعالیت میکنند، هیچ مالیاتی هم نمیپردازند. طعنهآمیز اینکه سایتهایی که مشتریان ایرانی را هدف قرار دادهاند، در یک بازار انحصاری مشغول به کار هستند، چرا که مخاطبان آنها برای اینکه کاربر سایتهای بینالمللی شرطبندی باشند، با موانع زیادی نظیر احراز هویت روبهرو هستند. یک تجارت بدون ریسک، یک بازار انحصاری و میلیونها مخاطب عاشق فوتبالی که میخواهند یک شبه پولدار شوند و شرطبندی را نه برای «سرگرمی» و «هیجان» که به عنوان جایگزینی برای «شغل» انتخاب کردهاند. چه ترکیبی از این بهتر؟! اینگونه است که سایتهای شرطبندی که روی مخاطبان ایرانی تمرکز کردهاند، روز به روز قدرتمندتر میشوند. آنقدر قدرتمند که در ساختاری شبه مافیایی، کشورهای همسایه نظیر ترکیه را به عنوان پایگاه انتخاب میکنند و پدرخواندهها، شروع به جذب شاخهای مجازی و شبه سلبریتیهای اینستاگرامی میکنند. بعد از آن نوبت به اجرای سناریوهای مضحک میرسد؛ یکی به آن دیگری ناسزا میگوید. دومی، سلبریتی فحاش را دستگیر میکند! و او را به «شکر خوردن» وادار میکند. بعد از مدتی طرفین دعوا با هم آشتی میکنند و حاصل این شوی مسخره، اضافه شدن چند ده هزار دنبال کننده به هر کدام از آنها است. مرحله بعدی، استوریهایی است که فالوورها را به عضویت در سایتهای شرطبندی ترغیب کند. شاخ بزرگتری هم پیدا میشود که «تضمین» میکند این سایت کلاهبردار نیست و در خوش حسابی لنگه ندارد. این پروسه مشهورسازی از گمنامها با کلیدواژه «لاکچری» و دعوای مضحک اینستاگرامی، از آنجا که بارها و بارها تکرار شده، نشانه واضحی از کار سازمان یافتهای است که زیر نقاب این تجارت چند هزار میلیارد تومانی مخفی شده. قصه پرغصه هزاران نفری که تمام موجودی زندگی خود را در سایتهای شرطبندی باختهاند، آنقدر طولانی و غمانگیز است که پرداختن به آن مجال بیشتری طلب میکند. این را هم یادمان باشد که اگر قرار بود شیوههای پیشگیرانهای نظیر بستن درگاههای بانکی، مسدود کردن آدرس سایتها و دستگیر کردن عوامل دست چندم این سایتها، به نتیجه روشنی ختم شود، تا امروز باید نسل این سایتها ریشهکن میشد. ریشههای این مسأله، صرفاً با فیلترینگ خشکیده نمیشود. حقیقت تلخ آن است که در دنیای واقعی، متقلبان و خلافکاران اغلب یک قدم جلوتر از قانون حرکت میکنند. هر مانعی که ایجاد شود، روش تازهای برای پریدن از آن پیدا میکنند و بازهم به گنجی که به دست آوردهاند، چنگ میزنند. از رونق انداختن پدیده شرطبندی در فوتبال ایران، نیاز به ابزارهای مؤثرتری دارد اما فراتر از لطمه بزرگی که این سایتها به زندگی شخصی انسانها زده، خطر بزرگتر از آن است که پولهای کثیف از پشت پرده شرطبندی، به فوتبال ایران تزریق شود.
این یک هشدار جدی است؛ بجنبید! اگر اقبال عمومی به شرطبندی با همین شتاب رشد کند، دور نیست روزی که شرطبندی فوتبال ایران را در مینوردد و صاحبان این سایتها هستند که بعضی از نتایج درون زمین را تعیین میکنند.
رونالدو ستاره آسمان نوکمپستاره بارسا برابر یووه رونالدو تنها ماند
مســی بایــد بـرود
وقتی بازی تمام شد، مسی پیراهنش را با بوفون عوض کرد. در شبی که همه تیترها به «مسی در برابر رونالدو، قسمت سیوششم» اختصاص داشت، نبرد واقعی میان مسی و بوفون بود
گزارش
گراهام هانتر
دقیقاً 4632 روز گذشته بود از اولینبار که کریستیانو رونالدو به نوکمپ آمد و فهمید آن جادوگر کوچولو در لباس بارسلونا قرار است موی دماغش باشد. آن موقع با منچستریونایتد بود و در مسیر بردن لیگ قهرمانان در سال 2008 قرار داشت؛ در بازی رفت نیمهنهایی. بر خلاف دسامبر 2020 ورزشگاه قدیمی جای سوزن انداختن نداشت، 95949 هوادار پرشور نوکمپ را پر کرده بودند. چه روزهایی بود.
اما درست مثل دسامبر 2020 بارسلونا در گل فرو رفته بود، عمیقاً تا زانو. از جام حذفی کنار رفته بود و پنج بازی بردی دشت نکرده بود، 11 امتیاز با رئالمادرید صدرنشین و مدعی قهرمانی فاصله داشت با یک مربی که بازمانده تیم قهرمان جام ملتهای اروپا در سال 1988 بود؛ آن روز فرانک رایکارد و امروز رونالد کومان. درست مثل دسامبر 2020، در آوریل 2008 یعنی بعد از 662 هفته رونالدو زود به پنالتی رسید. آن شب دقیقه 3 و اینبار دقیقه 13. آن پنالتی را خراب کرد اما با گل کردن این یکی زمینهساز پیروزی درخشان تیمش شد در دیداری که شاید آخرین رویارویی دو غول نزدیک به یک دهه و نیم اخیر فوتبال جهان باشد. رونالدو پنچ پنالتی را برابر تیم لیونل مسی گل کرده و مسی هیچ کاری جز تماشا نکرد؛ ناامید و سرخورده و عصبانی.
کسی نمیداند آیا این تقابل آخر رونالدو و مسی (سیوششمین بازی تیمهای این دو) بود یا نه، اما میشود با قاطعیت گفت این یک رقابت به یادماندنی نبود. در نوکمپ، یووه مقابل حریفی قرار گرفت که به اندازه نامش نبود درست مثل مسی، اما رونالدو کاملاً روی نت نواخت تا بارسلونا بعد از هفت و نیم سال در خانه در لیگ قهرمانان شکست بخورد. مسی اگرچه در تمرین یا رفتارهایش هیچ مشکلی برای کومان درست نکرده اما شاید پشیمان باشد که به هر دلیل نتوانست به تیمهای خواهانش در تابستان پاسخ مثبت بدهد.
رونالدو بعد از بازی گفت: «گل زدن در نوکمپ همیشه برایم خاص است. من و مسی در 12 یا 13 سال اخیر با هم بازی کردهایم. همیشه مقابل او قرار گرفتن برایم حس خوبی دارد. مردم از رقابت میان ما حرف میزنند، اما برای من بازی مقابل او یک موهبت است و البته خوشحال میشوم اگر بتوانم گل بزنم. گلزنی مهم است و میخواهم همینطور ادامه دهم چون آسان نیست که شما همیشه در یک سطح بمانید.»
مسی تلاش زیادی کرد اما بیثمر بود. وقتی بازی تمام شد، مسی پیراهنش را با کریستیانو عوض نکرد چون فوقستاره پرتغالی در وقتهای تلفشده بازی تعویض شد و با کاپشن یووه روی نیمکت نشسته بود. مسی، جانلوییجی بوفون را انتخاب کرد. یک دلیل داشت؛ در شبی که همه تیترها به «مسی در برابر رونالدو، قسمت سیوششم» اختصاص داشت، نبرد واقعی میان مسی و بوفون بود. بارها و بارها مسی دستکشهای اسطوره یوونتوس را به لرزه درآورد یا دروازهبانی که بهمنماه 43ساله میشود را به این طرف و آن طرف دروازه فرستاد، اما چارچوب دروازه یووه نلرزید. این بازی شماره 10 بارسلونا مقابل شماره 7 یووه نبود، بلکه شماره 77 با واکنشهای خوب خود نگذاشت جشنی برای بارسلونا برگزار شود. در طول این سالها مسی و رونالدو بسیاری اوقات کار خارقالعاده همتیمیها را با لحظاتی درخشان و به یادماندنی به ثمر رساندهاند و گاهی هم با استعداد ذاتی خود کارهای فوقالعاده کردهاند. آنها دوتا از بهترین بازیکنان دوران عمر ما بودهاند، اهمیتی ندارد که شما با تفاوتی جزئی طرفدار کدامیک باشید و یکی را به دیگری ترجیح دهید. فقط فکرش را بکنید که از سال 2008 به مدت 10 سال یکی از این دو دیگری را کنار زد تا توپ طلا را بهعنوان بهترین بازیکن جهان ببرد. آخرین جایزه را هم مسی برده و رونالدو در رده سوم قرار گرفته است. آنها جابهجا شدهاند و به تناوب بالاتر از دیگری قرار گرفتهاند اما همیشه این درست بوده که آنها در قالب یک تیم متحد با استعداد خاص، تلاش ویژه، روحیه قوی و این انگیزه که همه، چه همتیمیها و چه کادر فنی، بذل کردند تا سکوی پرشی برای رونالدو یا مسی درست کنند تا ضربه آخر و تمامکننده را بزنند. الان دیگر اینطور نیست. رونالدو آنقدر انگیزه، توانایی، اشتیاق و استعداد داشت که آن سلطنت فوقالعاده در رئالمادرید را رها کند و به باشگاهی خاص برود و در لیگی بازی کند که در مقایسه با 20 سال اخیر فوتبال اسپانیا میتوان آن را رو به موت تلقی کرد. اینکه شما برداشتتان از این انتقال درست یا غلط باشد، نشان میدهد رونالدو شکوفا شده و به ثمر رسیده است. حالا دیگر قهرمانیهای لیگ بیشتر، گلهای بیشتر، جایزه بهترین بازیکن سری A و حالا این...
آنچه تماشایش جذاب بود و میشود اطمینان داشت به مسی انگیزه بیشتری برای ترک نوکمپ در پایان قراردادش میدهد، این بود که یوونتوس حول محور رونالدو حرکت و برنامهریزی میکرد. یوونتوس بهخاطر باخت 2 بر صفر بازی رفت در تورین باید با سه گل برنده این بازی میشد تا صدرنشین گروه شود و در مرحله حذفی قرعه بهتری نصیبش شود؛ حداقل روی کاغذ. بازیکنان یوونتوس طوری عمل میکردند که گویا باور داشتند میتوانند و باید به خواستهشان برسند. همه در اطراف رونالدو با تمام توان میدویدند، پاسها به مقصد میرسید و هرگاه یک بازیکن یوونتوس توپ را از دست میداد، بشدت مورد حمایت قرار میگرفت؛ یوونتوس یک تیم بود. آنها آمادهتر، بزرگتر، سریعتر و باهوشتر بودند در حالی که مسی با همتیمیهایی بازی میکرد که کومان بعد از بازی اینطور توصیفشان کرد: «طوری بازی میکردند که انگار ترسیده بودند»، همتیمیهایی که آنتوان گریزمان گفت باید از این باخت بهعنوان یک هشدار بیدارباش استفاده کنند. اگر بخواهیم دوباره شاهد یک نمایش مسی-رونالدوی جذاب باشیم، بدون در نظر گرفتن اینکه چه کسی میبرد یا کدامیک گل میزنند یا متناسب با نام و اعتبار این دو و 35 بازی مقابل یکدیگرشان باشد، مسی باید از بارسلونا برود. او در 33سالگی تمام نشده، هنوز میتواند لحظات استثنایی فراوانی را در این فوتبال خلق کند که ما را به وجد آورد و خودش هم به رضایت شخصی برسد که مدتهاست در این بارسلونا از آن بیبهره بوده.
این دو سالها با یکدیگر رقیب بودهاند، به یکدیگر حسات کردهاند، گاهی نفرت ایجاد شده و کدورت اما همواره احترام بوده و حتی علاقه. ضربات، دریبلها، پنالتیها، جامها، هیجانات، کارهای فوقالعاده و انگیزههایی پایانناپذیر برای اینکه هرگز آرام نگیرند، وجود داشته و باعث شکلگیری جادوییترین، غیرقابل پیشبینیترین و تأثیرگذارترین الکلاسیکوهای تاریخ این بازی بزرگ شده است.
حالا اگر قرار باشد این پایان یکی از زیباترین و جذابترین تقابلهای شخصی تاریخ فوتبال باشد، شاید بتوان گفت رونالدو لطف بزرگی به مسی کرده است؛ او به مسی نشان داد جدایی و تجربه اتفاقات جدید میتواند فوقستاره آرژانتینی را به زمینهای سبزتر، آرامش بیشتر و از همه مهمتر خزان دلپذیرتر حرفه که این دو فوتبالیست استثنایی کاملاً شایستگیاش را دارند، برساند. این لطف با دارویی تلخ و ناگوار صورت گرفت اما اگر بتواند مسی را از درد فعلیاش برهاند، هدیه کریسمس باارزشی از طرف رونالدو خواهد بود. احتمالش کم است اما شاید در مراحل پایانی این رقابتها دوباره دو تیم با هم روبهرو شوند؛ آن بازی داستان دیگری خواهد داشت اما در حال حاضر داستان این است و مسی باید قدر هدیه رونالدو را بداند.
منبع: ESPN
سرمربی جدید تا 3 ماه دیگر محروم است
ساکت، سرمربی تراکتور روی سکو
سوژه
جعفر برزگر
صبر مالک باشگاه تراکتور بعد از پنج بازی لبریز شد و نتایج ضعیف علیرضا منصوریان، زنوزی را مجاب به تغییر کادر فنی پس از بازی با فولاد خوزستان کرد. تساوی با نفت مسجدسلیمان و نساجی و شکست خانگی مقابل سپاهان در هفته سوم کار را برای سرمربی تراکتور سخت کرد، بهطوری که شایعاتی مبنی بر اولتیماتوم باشگاه به او شنیده شد؛ اینکه اگر از سه بازی آینده ۹ امتیاز نگیرد، باید با دریافت مبلغی از قراردادش از این تیم جدا شود. یعنی منصوریان باید مس رفسنجان را در رفسنجان، فولاد را در تبریز و ماشینسازی را هم در دربی این شهر شکست دهد، اما او فقط مس رفسنجان را از پیش رو برداشت و نتوانست فولاد را شکست دهد. همین هم باعث شد مالک ناراضی، عذرش را بخواهد. شاید منصوریان برای فسخ قرارداد انتظار دریافت همه مطالباتش را داشته اما هرچه بود باشگاه در نهایت ساکت الهامی را بهعنوان سرمربی جدید معرفی کرد. البته الهامی از سوی کمیته انضباطی با محرومیت روبهرو شده و اجازه نشستن روی نیمکت را ندارد. ساکت الهامی بهدلیل رفتارهایش در بازی حذفی تراکتور مقابل استقلال و رفتارهایش کنار زمین طبق ماده 55 مقررات انضباطی به مدت 6 ماه از همراهی تیم خود محروم شد (با توضیح اینکه سه ماه آن به مدت یک سال تعلیق میگردد) و باید 500 میلیون ریال جریمه نقدی پرداخت کند (این رأی قابل تجدید نظر است). از این محرومیت حدود سه ماه گذشته و مسئولان تراکتور در تلاشند تا زمان باقیمانده محرومیت او هم بخشیده شود. البته آنها برای این مهم راهکاری هم در نظر گرفتهاند و اگر ساکت الهامی مورد بخشش قرار نگیرد از روی سکوها تیمش را هدایت خواهد کرد. ساکت با این تیم قهرمان جام حذفی شده و شناخت بسیار خوبی هم دارد، اما به هر حال نفراتی که اضافه شدهاند با نظر او نبوده و شاید همین کار را برایش سخت کند. اما آنچه به نظر میرسد ساکت الهامی هم از این اتفاق بسیار راضی است. او حالا در اولین گام مقابل ماشینسازی قرار میگیرد؛ تیمی که سابقه هدایت آن را هم بر عهده داشته است.
اما ماشینسازی هم نتوانست نتایج خوبی کسب کند و سرمربی جوانش هم بعد از باخت سنگین به شاگردان رسول خطیبی و آلومینیوم اراک از کار برکنار شد. این تیم از پنج بازی فقط یک تساوی آن هم مقابل ذوبآهن به دست آورده و با 10 گل خورده در پنج مسابقه عنوان ضعیفترین خط دفاعی را تا امروز به خود اختصاص داده است. مسئولان این باشگاه در حالی که تیمشان از اراک به تهران نرسیده بود، این تصمیم را گرفته و پس از جلسه اعضای هیأتمدیره آن را نهایی کردند. اما جالب اینجاست که آنها همین چند وقت پیش قرارداد وحید بیاتلو را به مدت سه سال دیگر تمدید کرده بودند؛ کاری که با ساکت الهامی هم انجام دادند اما بعد از قهرمانی حذفی برکنارش کردند که شاید دلیل اصلیشان محرومیتش بود. البته قبل از آن هم زمزمههایی در این خصوص به گوش میرسید.
حالا برای سپردن سکان هدایت این تیم گزینههای زیادی به گوش میرسد که یکی از آنها عبدالله ویسی، سرمربی پیشین پیکان است. البته این خبر نه تأیید شده و نه تکذیب. شاید هم مسئولان باشگاه عجولانه تصمیم نگیرند و عنان کار را به دستیاران بیاتلو بسپارند و اگر در بازیهای پیش رو نتیجه لازم را نگرفتند سرمربی جدیدشان را انتخاب کنند. به هر حال آنچه برای مالک باشگاه اهمیت دارد، موفقیت این دو تیم است. زنوزی الان در بزنگاهی قرار دارد که یک انتخاب اشتباه یا تصمیم احساسی میتواند شرایط را برای تیمش سخت کند؛ آن هم تیمی که باید در لیگ قهرمانان آسیا حضور پیدا کند.
پرسپولیس چطور تا فینالیست شدن ریکاوری کرد؟
تیشـــــرت می دادند، از خدمه هتل یخ میگرفتند!
دو ماه قبل پرسپولیس با وجود اضافه شدن شش بازیکن جدید در فاصله حدود یک هفته تا ده روز قبل از مسابقات لیگ قهرمانان آسیا، با وجود تقابل با تیمهای قدرتمند غرب آسیا و فشردگی عجیب مسابقات به فینال رسید. جدا از غیرت ایرانی و درخشش بازیکنان و کادر فنی پرسپولیس در دوحه قطر، مسأله ریکاوری و شرایط بدنی بازیکنان در آن صعود نقش بسیار پررنگی داشت چرا که تقریباً هر سه روز یک بار تیم باید در مسابقات سنگین و پرفشاری به میدان میرفت که طی 19 روز 7 بازی سنگین برگزار کرد و فینالیست شد.
اما این فینالیست شدن به غیر از آنچه همه دیدهاند و شنیدهاند یک راز در خصوص نحوه ریکاوری تیم دارد که تاکنون برملا نشده بود.
مظاهر رحیمپور بدنساز پرسپولیس و کادر تدارکات تیم برای ریکاوری به موقع و درست تیم در دوحه زحمات عجیب و غریب زیادی کشیدند.
غیر از تهیه چند سطل زباله بزرگ برای اینکه بازیکنان داخل آن شوند و در سطل مملو از آب یخ ریکاوری کنند سهمیه یخ تیم آنقدر نبود که برای این کار کفاف بدهد. به همین خاطر بدنساز پرسپولیس با دادن تیشرتهای ورزشی به خدمه هتل هر بار از آنها یخهای قالبی بیشتری میگرفت و آنها را در کیسههای بزرگ چند طبقه در هتل جابهجا میکرد تا به مقدار لازم یخ در اختیار داشته باشند.
این اتفاق در حالی رخ داد که تیمهای رقیب مثل السد استخرهای بادی داشتند و برای ریکاوری کنار زمین تمرین با آوردن یخ ریکاوری میکردند.
پرونده هنوز به کمیته استیناف نرسیده!
محرومیت رشید مظاهری فعلاً اعمال نمیشود
گزارش
مهدیه دریابیگی
رشید مظاهری محروم است! تنها یک نکته کلیدی در صحبتهای محمود فکری باعث شد تا خبرنگاران روز گذشته متوجه شوند که گلر اول استقلال توسط کمیته اخلاق محروم شده است. فکری در صحبتهای خود وقتی از تصمیمگیریهای فدراسیون گلایه میکرد به این نکته اشاره کرد که درست روز بازی با نفت آبادان متوجه شدهاند دو بازیکن این تیم محروم هستند، یکی از محرومان استقلال با توجه به اینکه محرومیتش رسانهای شد مشخص بود. بابک مرادی توسط کمیته تعیین وضعیت به دلیل شکایت باشگاه ماشینسازی 4 محروم شده بود، درست همان اتفاقی که فصل پیش برای بلبلی افتاد و این بازیکن با این محرومیت کلاً در استقلال محو شد و بدون اینکه بتواند در این تیم خودی نشان دهد، در پایان فصل از استقلال رفت. البته استقلالیها و خود مرادی فوراً به این تصمیم شکایت کردند و به طور حتم پرونده این بازیکن در کمیته استیناف بررسی میشود و شاید مرادی توسط این کمیته محرومیتش کم شود اما نفر دومی که فکری از آن صحبت به میان آورد چه کسی بود؟ تنها کسی که میتوانست گزینه احتمالی این محرومیت باشد، رشید مظاهری بود. جالب اینجا بود که وقتی خبرنگاران سر تمرین سراغ مظاهری رفتند خودش خیلی زود ماجرای محرومیتش را لو داد. وقتی مظاهری در جمع خبرنگاران گفت که نمیخواهد در خصوص محرومیتش صحبت کند خیلی زود قبل از اینکه خبرنگاران بخواهند با او سر این ماجرا کلنجار بروند خودش را لو داد. ضمن اینکه پرویز مظلومی هم به عنوان ضلع سوم ماجرا در مصاحبهاش گفت که بازیکن در تراکتور حرف میزند و استقلال باید تاوانش را بدهد. در ادامه صحبتهای سرپرست استقلال مشخص شد که وقتی استقلالیها روز بازی متوجه شدند مظاهری به دلیل استوریهایی که در فضای مجازی زمان بازی در تراکتور گذاشته است توسط کمیته اخلاق محروم شده است، فوراً خواهان تجدید نظر شدند و همین نکته کلیدی که قانونی هم بوده توانسته به آنها کمک کند گلر اول خود را در بازی با نفت از دست ندهند اما وقتی استقلالیها خواهان تجدید نظر شدهاند یعنی پرونده مظاهری از کمیته اخلاق به کمیته استیناف میرود و این بار صالحی و دستیارانش میتوانند در این خصوص تصمیم بگیرند. به همین دلیل روز گذشته سراغ صالحی رفتیم. رئیس کمیته استیناف در این خصوص اینطور گفت: «هنوز پرونده مظاهری به کمیته استیناف نیامده است.» چقدر زمان میبرد که این پرونده دست شما برسد؟ صالحی در پاسخ میگوید: «اگر اعتراض کرده باشند یک هفته زمان میبرد تا این پرونده به دست ما برسد.» و چقدر زمان خواهد برد که شما حکم نهایی را در خصوص محرومیت مظاهری صادر کنید؟ رئیس کمیته اسیتناف در این باره میگوید: «فکر کنم یک هفتهای زمان لازم باشد که پرونده را بررسی کرده و رأی را صادر کنیم اما در خصوص مظاهری هنوز هیچ پروندهای به دست ما نرسیده است.» با توجه به توضیحات صالحی به نظر میرسد فعلاً در هفتههای آتی مظاهری قسر در رفته و میتواند امیدوار باشد که تا صدور رأی بعدی در دو بازی آتی استقلال هم بدون دغدغه حضور داشته باشد.
فرنگی کاران به صربستان رسیدند
رونمایی جدید از جام جهانی قدیمی
مسابقات جام جهانی انفرادی در صربستان از 22 آذر استارت میخورد. مسابقاتی که در برگزار شدن یا نشدن آن بحث فراوان بود و در نهایت تصمیم بر این شد که با وجود فراگیر شدن و شیوع مجدد ویروس کرونا به میزبانی صربستان برگزار شود. مسابقاتی که اولین رویداد رسمی بینالمللی کشتی در سطح جهان است که زیر نظر اتحادیه جهانی بعد از شیوع کرونا برگزار میشود. البته مسابقات قهرمانی آسیا در سال گذشته هم در ابتدای شیوع ویروس کرونا برگزار شد اما آن موقع این ویروس تا این حد فراگیر نشده بود.
اتحادیه جهانی چند بار اعلام کرد که مسابقات جهانی را برگزار میکند اما تلاش اتحادیه نتیجه نداد تا در نهایت به برگزاری مسابقات جام جهانی انفرادی تن دهد. مسابقاتی که حداقل 3 دهه قبل به این شکل برگزار میشد. مسابقات جام جهانی همیشه تیم به تیم بوده اما این بار با تعیین جایزه دلاری برای کشتیگیران برتر، جام جهانی به شکل انفرادی برگزار میشود. روشی که حداقل سه دهه قبل هم برگزار میشد. یعنی تیمها شرکت میکردند اما کشتیگیران هم براساس عملکردشان مدال میگرفتند. ممکن بود یک تیم فقط در یک وزن عملکرد خوبی داشته و در همان یک وزن مدال را به کشتیگیر برتر میدادند. حالا اتحادیه جهانی میخواهد این رقابتها را برگزار کند و شروع هم با کشتی فرنگی است. مسابقاتی که به دلیل رعایت پروتکلهای بهداشتی بیش از یک هفته طول میکشد.
برای مسابقات صربستان، تیم ملی کشتی فرنگی فقط دو نماینده دارد؛ حسین نوری در وزن 87 کیلوگرم و محمدهادی ساروی در وزن 97 کیلوگرم که به همراه بهروز حضرتیپور راهی این رقابتها شدند.
رقابتهای جام جهانی کشتی انفرادی روزهای ۲۲ تا ۳۰ آذرماه در شهر بلگراد صربستان برگزار میشود که رقابتهای وزن ۸۷ کیلوگرم روزهای ۲۲ و ۲۳ آذر و رقابتهای وزن ۹۷ کیلوگرم روزهای ۲۳ و ۲۴ آذرماه برگزار میشود. برای این مسابقات روسیه هم در آزاد و هم در فرنگی ترکیب کاملی را معرفی و سعی کرده از نفرات خوبی هم استفاده کند.
مهمترین هدفم کسب مدال در پاریس است
رضا علیپور: موفقیت راه دومی ندارد
گفت و گو
محسن آجرلو @mosenajorloo
برای معرفی او نمیشود چیزی جز سختکوشی، همت و البته استعداد فوقالعادهاش را ردیف کرد. قهرمانی که در اوج جوانی و از نقطه صفر، خودش را به تنهایی به بالاترین نقطه ممکن رساند. آن هم در رشته و راهی که هیچ رد پایی در آن نبود اما او خودش خواست و حتی یک مربی هم نداشت.
حالا دیگر رضا علیپور را تقریباً همه میشناسند. رکورددار سنگنوردی سرعتی دنیا یا همان سریعترین مرد عمودی دنیا که بارها قهرمان آسیا و جهان شده و حالا هم یک رویای بزرگ را در سر میپروراند. رویای ایستادن روی سکوی قهرمانی المپیک که از بخت بد روزگار، زمان زیادی را برای مهیا شدن شرایط حضور در آن انتظار کشیده اما مثل روز اول مصمم و مطمئن است و به قول خودش همچنان «خیلی زیاد» تمرین میکند.
افزایش سهمیههای سنگنوردی برای المپیک پاریس و صد البته حضور ماده سرعت به عنوان یک ماده جداگانه در این بازیها بهانهای بود برای یک گپ کوتاه با رضا علیپور. یکی از معدود نوابغ حال حاضر ورزش ایران که شاید بهترین الگو برای آنهایی باشد که از ناممکن بودن آرزوهایشان میگویند.
رضا علیپور تمام آرزوهای ورزشیاش را یکی یکی تیک زده. از قهرمانی در ایران و آسیا و رقابتهای مختلف در سطح جهان گرفته تا ثبت رکورد دنیا که سه سال است در دست او است و بعید هم به نظر میرسد به این سادگیها از دست برود. او حالا شاید تنها یک آرزوی بزرگ دیگر داشته باشد و آن هم حضور در المپیک و صد البته کسب مدال در این بازیهاست.
حضورش که اگر اتفاق خاصی نیفتد قطعی است اما باید چهار سال دیگر صبر کند و آنقدر خودش را آماده نگه دارد تا در 30 سالگی بتواند روی سکوی این رقابتها قرار بگیرد.
علیپور درباره اعلام حضور ماده سرعت سنگنوردی در پاریس و البته افزایش سهمیهها به ایران ورزشی گفت: «بحث حضور سنگنوردی و سرعت که از قبل قطعی شده بود اما تصمیم جدید افزایش سهمیه در بخشهای مختلف است که اتفاق خوبی برای این رشته تازهوارد به المپیک به حساب میآید. هدف من هم از ابتدا همین بازیها بود و حالا هم شاید مهمترین هدفی که دارم رسیدن به مدال این بازیهاست.»
از علیپور درباره حال و هوای این روزهایش پرسیدیم. سؤالی که شاید پاسخش خیلی دور از ذهنمان نبود اما جواب جالبی از این قهرمان شنیدیم: «این روزها هم مثل همیشه مشغول تمرین هستم. آن هم نه تمریبن معمولی که فقط آماده بمانم؛ تمرین زیاد، خیلی زیاد!»
به شوخی گفتیم که تو همیشه خیلی زیاد تمرین میکنی که گفت: «درست است اما واقعاً هیچ راه دومی برای رسیدن به هدفهایم و موفقیت وجود ندارد. اگر وجود داشت مطمئن باشید من هم اینقدر سختی به خودم نمیدادم و همان راه دوم را انتخاب میکردم. موفقیت راه دومی ندارد و فقط باید خیلی زیاد تلاش کرد.»
زمان زیادی از تعطیلی رقابتهای ورزشی میگذرد و تمرین مداوم بدون انگیزه مسابقه سخت است. فدراسیون پیگیر شرایطت بوده؟ این سؤالی بود که تا حدودی گلایههای همیشگی علیپور را در پی داشت که البته مشخص نیست چرا هیچگاه آنطور که باید به آن توجه نمیشود: «درباره فدراسیون که چیزی نگوییم بهتر است. من اگر انتظاری هم داشته باشم بیشتر از وزارت ورزش و حالا که سنگنوردی در بازیهای آسیایی مدال گرفته و المپیکی شده از کمیته ملی المپیک است. وقتی یک ورزشکاری رکورددار دنیا میشود، قطعاً برای سیستم ورزش یک کشور هم افتخار به حساب میآید و به همین خاطر فکر میکنم وزارت ورزش متولی اصلی در این جریان باشد.»
او درباره دور بودن طولانیمدت از میدان و اولین رویداد پیش روی خودش هم توضیح داد: «چیزی حدود یک سال و نیم است که مسابقه ندادهام و حداقل سه چهارماه دیگر هم باید همین شرایط را طی کنم. طبق برنامه اولین رویداد پیش رو رقابتهای ساحلی آسیا است که فروردین ماه برگزار میشود و اگر به خاطر شرایط ویروس لغو نشود، نخستین رویداد بعد از حدود دو سال خواهد بود!»
فکری:من را با استراماچونی مقایسه نکنید
محمود فکری از اینکه میبیند با استراماچونی قیاس میشود در عذاب است. سرمربی استقلال از فضایی که علیهاش شکل گرفته دلخور است و اینگونه جواب منتقدان را میدهد: «اینکه شما بخواهید تیمی را بین دو فصل بسازید، استراحت میان دو فصل خیلی اهمیت دارد تا به اهداف خود برسید. از طرفی آمادهسازی تیم، حداقل 45 روز زمان میخواهد که دوستان و مربیان خارجی ما، حدود دو ماه این فرصت را داشتند. الان ما را با دوستان خارجیمان (استراماچونی) مقایسه میکنند، حالا بحث مالی به کنار که آنها 30 میلیارد میگیرند، ما باید 2 میلیارد هم جریمه بدهیم.» فکری در حالی که از این قیاس راضی نیست ادامه داد: «بحث اصلی من فاصله زمانی است که ما آن را نداشتیم و یک استقلال با شرایط روحی نامناسب را تحویل گرفتیم. استقلالی که چهار پنج سال نتیجه خوب نگرفته و همه از تیم ناراحت بودند و بازیکنان هم شرایط روحی بدی داشتند. ما این استقلال را تحویل گرفتیم و در بحث مدیریتی هم درست زمانی که ما آمدیم، تغییرات مدیریتی صورت گرفته است.
وضعیت مدیر باشگاه برای مدیرعاملی هنوز مشخص نیست، در حالی که آقای مددی خیلی خوب کار میکند و اگر من هم حمایت کنم، میگویند سمت وزیر هستی، میترسی یا ... اما من جز خدا از هیچکس دیگری نمیترسم، البته با خدا هم خیلی رفیق هستم و متقابلاً همدیگر را دوست داریم. بحث این است که من از هیچ بنیبشری نمیترسم و حرفم را میزنم. اگر هم ببینم مشکلی وجود دارد، صحبت خواهم کرد و مطمئناً همه چیز را میگویم. همانطور که گفتم، استقلالی که ما گرفتیم، کلی مشکل داشت.
شما یک ماشینی را حساب کنید که کلی از بخشهای آن مشکل دارد و شما باید با این ماشین در رالی شرکت کنید و انتظار داشته باشید از همان اول شتاب بگیرد و اول باشد. آیا میشود؟»
یک سال بعد از استرا؛ جفت پوچ!
نگاه
علیرضا خطیبی
14 آذر 1398 بود که استقلال با شکست دادن شهر خودرو به صدر جدول رسید؛ کسی آن روز فکر نمیکرد در حال تماشای آخرین لحظات حضور آندرهآ استراماچونی روی نیمکت آبیهاست. 17 آذر 1398 بود که استرا بالاخره قراردادش را فسخ کرد و استارتی زد به همه موش و گربه بازیهایی که هیچگاه نتیجه نداد و منجر به برگشتن مرد ایتالیایی به نیمکت نشد.
حالا 17 آذر 1399 است و استقلالی که برابر صنعت نفت دیدیم، هیچ شباهتی به تیم یک سال قبل ندارد. همه آن چیزهایی که استرا در کوتاهمدت برای استقلال ساخت، حالا از بین رفته. استقلال استرا در این مقطع سال 1398 تبدیل به تیمی شده بود که رقبا برای مهار و متوقف کردنش فقط بایستی از الطاف داوران مستفیض میشدند و حالا برای اینکه استقلال به رقبایش نبازد، باید داوران به این تیم کمک کنند. واضحترین مثال درباره استقلالی که بود و استقلالی که هست در بازه زمانی آذر 1398 تا آذر 1399 این است که سپاهان به استقلال نباخت چون داور از اعلام پنالتی صددرصد کیروش چشم پوشید و استقلال به صنعت نفت نباخت چون کمک داور پرچمش را به اشتباه بالا برد. در این یک سال، بنای زیبایی که مرد ایتالیایی در همان زمان کوتاه حضورش ساخت از بین رفته و چه طعنهآمیز است دیدن این کادر فنی آشکارا ناکارآمد به جای کادر فنی دلنشین قبلی. مهدی قایدی مدتهاست با شماره 10 لیگ نوزدهم فرق دارد. چه بر سر قایدیای آمده که در مقطعی از فصل قبل، هر هفته یا گل میزد یا پاس گل میداد یا مخلوطی از هر دو را رقم میزد؟ قایدی در آذر 1398 چه کرده بود؟ گل زدن به صنعت نفت و سپاهان و شهر خودرو و پاس گل دادن برابر سپاهان و شهر خودرو و صنعت نفت. و حالا قایدی در آذر 1399 چه میکند؟ او حتی قادر نیست یک بار از سد محمد طیبی عبور کند. کادر فنی استقلال با در اختیار داشتن پرمهرهترین خط هافبک لیگ برتر هنوز نمیداند (بلد نیست؟) چطور باید از داشتههایش استفاده کند؟ هنوز نمیتواند راه 2 بار گزیده نشدن از یک سوراخ را پیدا کند که اگر بلد بود بعد از هدیه داور و مردود شدن گل ریکانی فکری به حال تیر دوم میکرد.
تیمی که در آذر 1398 با بردن شهر خودرو به صدر جدول رسید، حالا تیمی شده که در آذر 1399 نمیتواند در خانه صنعت نفت را شکست بدهد، بعد از 1197 روز از این تیم گل میخورد و با یک بازی بیشتر نسبت به پرسپولیس حتی تیم دوم جدول هم نمیشود.
محمود فکری روی نیمکت استقلال همان راهی را میرود که صمد مرفاوی در لیگهای ششم و نهم رفت، همان راهی که پرویز مظلومی در لیگهای دهم، یازدهم و پانزدهم رفت. استقلال در هیچکدام از آن 5 فصل قهرمان نشد و برتریهای 6 امتیازی نسبت به سپاهان و 12 امتیازی نسبت به پرسپولیس را از دست داد در حالیکه شروعی به مراتب قدرتمندتر از استقلال فکری در این فصل داشت. در استقلال چیزی گم شده، چیزی سر جایش نیست. کاش جیبهای مرد ایتالیایی قبل از رفتن خوب وارسی میشد. استراماچونی با خودش چیزی را آورد که استقلال سالها نداشت و با خودش چیزی را برد که استقلال، سالهای سال محال است دوباره به دستش بیاورد؛ پس به سلامتی مردی که در دوران پرشکوه جلوسش روی صندلی مدیرعاملی استقلال، هم وینفرد شفر رفتنی شد و هم آندرهآ استراماچونی و او هرگز، دربارهشان بازخواست نشد و تنها از این صندلی مدیریت به صندلی دیگری منتقل شد.
اصلاح و پوزش
در شماره روز گذشته ایران ورزشی مطلبی با عنوان «شبهای فوتبالی بازی را حتی به فوتبال برتر هم باخته» به چاپ رسیده بود که نام نویسنده به جای «شهاب اخلاقی» ، «شهاب قاسمی» درج شده بود که بدینوسیله آن را اصلاح میکنیم و از مخاطبین محترم پوزش میطلبیم.
بحران عادی شدن ترکیب فوتبال – شرط بندی
این روزها همه بت میزنند شما چطور؟
بحران سایتهای شرطبندی موضوع تازهای در فوتبال ایران نیست اما تازه نبودن یک بحران، دلیل بر فراموشی آن نیست.
این بحران کهنه اما این روزها با ورود سلبریتیها و حتی یکی از چهرههای فوتبالیست به این عرصه، به بحران جدیتری هم تبدیل شده است.
گرچه سالهاست که درباره بحران شرطبندی گفته میشود و ابهامهای فراوانی نظیر مشارکت درگاههای بانکی در فرآیند واریز پول به حساب این سایتها مطرح میشود اما تا کنون کار جدی در جهت مقابله با این اقدامات انجام نشده است.
تنها توجیهی که درباره استفاده این سایتها از درگاههای بانک داخلی مطرح میشود این است که در سیستم اعطای درگاه بانکی به سایتهای مختلف، امکان بررسی ماهیت سایت وجود ندارد.
این مشکل اما طی همه سالهای اخیر حل نشده و کار به جایی رسیده است که وقتی سایتهای شرطبندی را در اینترنت جست و جو میکنید، لیستی از سایتهایی را مقابل چشمانتان خواهید داشت که برای اعتبار بخشیدن به خود از عبارت «با درگاه مستقیم و معتبر بانکی» استفاده کردهاند.
سایه این سایتهای شرطبندی و عطش مخاطبان فوتبال به فعالیت در آنها به گونهای از کنترل خارج شده و به دست افرادی در ترکیه افتاده است که برای جلوگیری از آن تقریباً کاری از کسی برنمیآید.
سالهاست بهمن فروتن، مربی سابق تیم ملی از رسوخ علاقه به شرطبندی در فوتبال پایه و مسیر متفاوتی که فرهنگ شرطبندی پیش روی بازیکنان فوتبال میگذارد، گفته است اما نه تنها کاری برای مقابله با آن نشده که حتی تلاشی هم صورت نگرفته که لااقل در مسیر درستی قرار بگیرد.
همین بیتوجهیها هم کار را به جایی میرساند که استعدادی چون پیام صادقیان، در روزهایی که میتواند در فوتبال بدرخشد، تأسیس سایت بت و ورود رسمی به عرصه شرطبندی در کشوری دیگر را به بقا در فوتبال میبخشد تا خود او هم مثل صدها سلبریتی پذیرفته شده دیگر، عامل کشش بیشتر جوانان به سمت بت باشند.
«سعدالله امیرشقاقی» ملقب به دکتر و «فرشید امیرشقاقی» ملقب به مونتیگو، پدر و پسر ساکن در ترکیه هستند که به واسطه برنامهنویسی سایتهای شرطبندی به زبان فارسی، پنل اصلی و مادر همه سایتهای شرطبندی را در اختیار دارند و همه افرادی که در فضای مجازی سایتهای شرطبندی را تبلیغ میکنند، مستقیم یا غیرمستقیم باید برای آنها کار کنند تا جامعهای را تشکیل دهند که بت، راحتتر فوتبال را ببلعد.
ذوب درگیر درگیریهایش
سپاهان حالا حالاها کار دارد
عرشیا یاری
هنوز از سالهایی که دو تیم اصفهانی و بخصوص سپاهان در فوتبال ایران در قامت یک مدعی ظاهر میشدند خیلی نمیگذرد؛ تیمهایی که معمولاً با مشکلات مالی مواجه نیستند و بهسختی یادمان میآید بازیکنان این تیم مطالباتشان را دریافت نکرده باشند یا اینکه پنجره نقلوانتقالاتشان به همین دلیل بسته شده باشد.
ذوبآهن که فصل قبل شرایط خوبی در جدول نداشت و حتی در هفتههایی فانوس به دست بود، امسال هم با سپردن سکان هدایتش به دست رحمان رضایی نتایج خوبی را به دست نیاورده است. آنها تا امروز که ۵ هفته گذشته از داوریها متضرر شدهاند که نمونه بارز آن بازی با فولاد بود که یک پنالتی اشتباه در ثانیههای پایانی پیروزی را از این تیم گرفت.
در بازی دوم هم با ماشینسازی اعتراضات رحمان ادامه داشت که در نهایت باشگاه را مجاب کرد شکوائیهای را به وزارت ورزش ارسال و حتی تهدید به کنارهگیری از لیگ کنند. البته این اعتراضها جواب داد و در بازی با پیکان داور مجبور شد با تماشای فیلم بازی، رأی اعلامشدهاش به ضرر ذوبآهن را
برگرداند.
آنها در آخرین بازیشان (مقابل شهرخودرو) هم مشکلات خاص خودشان را داشتند و بهدلیل کرونایی شدن ۱۹ بازیکنشان درخواست لغو بازی را دادند که مورد موافقت قرار نگرفت و آن بازی را با دو گل واگذار کردند. به نظر میرسد این اتفاقات و درگیریها آنها را درگیر و تمرکزشان را بههم زده است. از این تیم بازیکنانی همچون مهدیپور، سجاد آقایی، احسان پهلوان، معراج اسمعیلی، حمید بوحمدان، هادی محمدی، وفا هخامنش، دانیال اسماعیلیفر، محمد نژادمهدی، مهران درخشانمهر، محمدرضا عباسی، محمدباقر صادقی و رحیم زهیوی جدا شدند. رحمان رضایی از پنج بازی سه امتیاز گرفته و 12 امتیاز را از دست داده که ادامه این روند کار را در هفتههای پیش رو برایشان سخت میکند.
اما سپاهان که فصل گذشته با تیم پرمهره امیر قلعهنویی دستش به هیچکدام از دو جام و سهمیه آسیایی نرسید، در فصل جدید با محرم نویدکیا پا به میدان گذاشت. البته یکی دو ماه قبل از برکناری قلعهنویی و استعفای او، صحبت از آمدن نویدکیا بود که در نهایت هم این اتفاق افتاد. محمد ایرانپوریان، سعید آقایی، محسن مسلمان، ابوالفضل عکاشه، محمد طیبی، ولادیمیر کومان و علیرضا نقیزاده جدا شدند. کاپیتان محبوب سپاهانیها که جایگاه خاصی میان هواداران این تیم دارد، علیرضا مرزبان را به کادرش اضافه کرد. زردپوشان شروع خوبی نداشتند و فصل را با شکست سنگین به تیم امیر قلعهنویی و گلگهر آغاز کردند. پس از آن آلومینیوم اراک را در یک بازی پرحاشیه شکست دادند و تراکتور را هم از پیش رو برداشتند اما در نقشجهان مقابل سایپا متوقف شدند و در آخرین بازی هم شکست سنگینی را در زمین نفت مسجدسلیمان تجربه کردند؛ نتیجهای که شاید کمتر هوادار سپاهان تصورش را میکرد. به نظر میرسد این سپاهان برای رسیدن به روزهای خوبش حالا حالاها کار دارد که البته دست یافتن به آن غیرممکن نیست.
به هر حال دو تیم ذوبآهن و سپاهان پتانسیل کسب نتایج بهتر را دارند. شاید باید به مربیان جوان این دو تیم مثل دیگر همتاهای جوانش در سایر تیمهای لیگ برتری فرصت داد.
فوتبال ایران؛ آلوده به شرطبندی
سرمقاله
علی عالی
بیفایده است. نوشتنِ من، خواندنِ شما، تعریف کردنِ دیگران. به پایانِ امید رسیدهایم انگار. برای جامعهای که سرمایه اجتماعی ندارد، اعتماد عمومیاش را از دست داده، آموزش را نمیپسندد و بحرانهای اقتصادی را هر روز تجربه میکند. گویی آینده، روشن نیست. ستارههای این روزهای جامعه ایران را بشماریم: تتلو، فرشید امیرشقاقی، پویان مختاری، میلاد حاتمی، محسن افشانی، پیام صادقیان و حتی شادمهر عقیلی! به این جمع اینفلوئنسرهایی را اضافه کنید که در ایران حضور دارند، شیادانه فعالیت میکنند و آزادانه حرف میزنند، تهدید میکنند و درآمد هنگفت دارند. رویا میفروشند به ما و لذت میبرند از این همه توجه، به اشتراک گذاشته شدن، پسندیده شدن و ارسال شدن به انبوهِ دایرکتها. تلگرام در ایران سالهاست فیلتر شده اما سایتهای شرطبندی نه تنها فیلتر نیستند بلکه به درگاههای بانکی هم دسترسی دارند! چند ماهی اجاره میکنند، صدها میلیارد به جیب میزنند و بدون اینکه به جایی پاسخگو باشند، به فعالیت ادامه میدهند و پولها را به حسابهای امن منتقل میکنند. به خودتان نگاه نکنید که حتی وسوسه نمیشوید درباره این سایتها جستوجو کنید، بخش بزرگی از جامعه ایران درگیرش است و چند میلیارد تومان در روزهای مختلف از حسابها جابهجا میشود. بدونِ نظارت، بدونِ رعایت قوانین، بدونِ چارچوبی مشخص و بدونِ کنترل. نکته اینجاست؛ سایتها با هوشِ مصنوعی طراحی شده و طوری برنامهریزی شدهاند که ابتدا وسوسهتان کنند و سپس معتاد به جذابیتهایشان شوید. یادتان باشد؛ این بازی آدمها نیست، بازی انسان با ربات است که نفعش به جیبِ صاحبانِ سایت و اینفلوئنسرها میرود. انتخابِ بازاریابهای این سایتها هم حساب شده است؛ بازیگرِ جوانی که جنجالی است و در همه صفحات فضای مجازی ردی از او دیده میشود، روحانیای که خلع لباس شده و دم از عدالت و حقانیت میزند و حرفهایش را تبدیل به کلیپ کردهاند، فرزند سفیر و آقازاده یا خواننده و طراح لباسی که ناگهان طلاق گرفته و حالا در استانبول زندگی میکند؛ فرقی نمیکند، هر که جنجالی باشد. «فاحشههای توجه» -Attention Whore- بهترین اسم برای بازاریابهای سایتهای شرطبندی است. برای دیده شدن هر کاری میکنند، حاضرند کتک بخورند، حاضرند طلاق بگیرند، حاضرند آبرو ببرند و حاضرند حرفهای مثبتِ هجده بزنند. سناریو مینویسند و اجرایش میکنند. پول را در خونِ مردم میزنند و میخورند و مینوشند و فخر میفروشند. به ماشینهایشان، به طلا و دلارهایشان، به زندگی اشرافی و سرابی که نشان میدهند. تجارتی پرسود که نظارتی روی آن نیست، مالیاتی نمیدهند و اتفاقاً هر روز به فالوئرهایشان اضافه میشود. سایتهای شرطبندی چرک مطلق است اما پرسشی مهمتر وجود دارد: فوتبال ایران تا چه میزان آلوده به شرطبندی است؟
ارسلان مطهری: شیخ، مسعود و فرشید برگردند تیم جان میگیرد
دراستقلال هیچ دودستگی وجود ندارد
ارسلان مطهری بدون شک یکی از استعدادهای ناب فوتبال ایران است که اگر در مسیر درستی قرار بگیرد حتی میتواند خط آتش تیم ملی را هم با بازیهای خوبش از گلزنیهای خود سیراب کند. مطهری فصل پیش به لحاظ دقایق حضور در میدان و تعداد گلی که زده بود، بهترین بازیکن استقلال محسوب میشد. با این حال شماره 72آبیها با وجود اینکه در بازی نخست استقلال مقابل مس رفسنجان گل با ارزشی به ثمر رساند اما بعد از آن دیگر موتور گلزنیاش خاموش شد و نتوانست برای تیمش گل بزند. مطهری این وضعیت را ناشی از غیبتها و برخی تغییرات در شکل بازی تیمش میداند. او بر این باور است که به زودی دوباره یک استقلال رویایی شکل خواهد گرفت.
استقلال با اینکه در جایگاه سوم جدول قرار دارد اما انتقادهای زیادی را پیرامون خود میبیند. دلیل این همه انتقاد به استقلال چیست؟ حتی کادرفنی را هم زیر سؤال میبرند.
نباید زود قضاوت کرد چون هنوز در هفتههای آغازین لیگ هستیم و زمان زیادی تا پایان بازیها باقی مانده است. برخی میخواهند علیه ما جریانسازی کنند و مسائلی را به راه میاندازند تا تیم ما تحت تأثیر قرار بگیرد اما همه ما باید چشم و گوشمان را به روی این حرفها وحاشیهسازیها ببندیم و با قدرت کارمان را انجام دهیم. درباره کادرفنی هم من اعتقاد دارم ما از یک کادر زحمتکش و خوب بهره میبریم که همگی دارند در راه بهتر شدن وضعیت استقلال تلاش میکنند.
به نظر میرسد تمرینات شما برای حضور در لیگ بیستم کافی نبوده. البته آقای فکری هم بارها به این موضوع اشاره کرده و درباره شرایط سخت استقلال در زمان بدنسازی مطالبی به زبان آورده است.
همین طور است. ما زمان مناسبی برای انجام تمرینات بدنسازی در اختیار نداشتیم. زمان برای استقلال محدود بود و کادر فنی باید همزمان هم بازیکنان را به لحاظ بدنی آماده میکرد و هم برنامههای تاکتیکی را جلو میبرد. آن زمان که ما درگیر لیگ قهرمانان آسیا بودیم برخی تیمها در حال استراحت بودند. شاید آن زمانی که برای استراحت و شروع به موقع تمرینات بدنسازی نیاز داشتیم در اختیار ما نبود. با این حال من اعتقاد دارم وقتی همه ما برای رسیدن به هدف مصمم باشیم از این مشکلات عبور خواهیم کرد. من پیشگو نیستم اما دلم روشن است تیمی که همه ارکانش در حال تلاش هستند سرانجام به نتیجهای که میخواهد میرسد و اوضاع متحول خواهد شد.
در این شرایط چه انتظاری از هواداران استقلال داری؟
من انتظار دارم هواداران واقعی تحت هر شرایطی از تیم حمایت کنند چون ما هم چیزی جز موفقیت استقلال در ذهنمان نیست و با همه وجود در بازیها حاضر میشویم. اینطور نیست که نسبت به تیم بیتفاوت باشیم چون اگر تیم نتیجه نگیرد دودش در چشم خودمان میرود. بنابراین ما کاری نمیکنیم که به ضررمان باشد و با تمام وجود به سمت جلو حرکت میکنیم تا نتایج بهتری حاصل شود.
برخی اعتقاد دارند که شاید در تیم شما دودستگی وجود دارد که آن نتایج دلخواه را به دست نمیآورید.
این طور نیست. در تیم ما هیچ دودستگی وجود ندارد. همه با هم متحد هستیم و تلاش میکنیم بهترین نتایج رقم بخورد.
درباره روند گلزنی استقلال در بازیهای اخیر هم بحثهای بسیاری است. با اینکه خودت یک گل زدی اما دیگر مهاجمان هنوز گلی به ثمر نرساندهاند. دلیل این تغییرات چیست. شما فصل قبل به مراتب تیم بهتری در فاز گلزنی بودید.
ببینید تاکتیک تیم ما تغییر کرده و مربیان تفکرات خاص خود را دارند. ما باید آرام، آرام با روش بازی دلخواه مربیان هماهنگ شویم. از طرفی همان مشکلات که من اشاره کردم برای ما دردسرساز شده است. ما زمان کمی برای انجام تمرینات داشتیم و همین باعث شده تا کمتر بتوانیم در کنار هم کارهای تاکتیکی را انجام دهیم. حضور بازیکنان جدید هم هست که تا حدی ایجاد هماهنگی در تیم را به تأخیر خواهد انداخت. مشکل بزرگتر ما اما مصدومیتهایی است که برای مهرههای خوبمان ایجاد شده است. الان در تیم ما مسعود ریگی که یکی از خوبها است مصدوم شده. فرشید اسماعیلی هم که تلاش زیادی برای ما میکرد نمیتواند بازی کند. شیخ دیاباته هم با مشکل مواجه شده وغیبت این 3 بازیکن تأثیرگذار است. مطمئناً وقتی مسعود و فرشید وشیخ والبته بقیه آسیب دیدهها به استقلال برگردند تیم ما بهتر خواهد شد و شما فوتبال متفاوتتری از ما خواهید دید.
چه پیشبینی از بازی با شهرخودرو داری؟
من نمیتوانم چیزی را پیشبینی کنم اما به هواداران استقلال قول میدهم با نهایت تلاش دراین بازی حاضر خواهیم شد و سعی میکنیم فوتبالی در خور شأن استقلال ارائه دهیم. تلاش میکنیم دست پر از مشهد به تهران برگردیم.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو
کلیه حقوق قانونی این سایت متعلق به «ایران ورزشی» بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.
مجری :
شرکت نوآوران تارنماگستر